انسان مینیمالیست؛ او که خود را از بند اسارت ها رهانیده و هیچ چیز غیرضروری در زندگی اش چه در محیط فیزیکی و چه در افکارش یافت نمی شود، به درجه ای از آزادی دست پیدا می کند که حالا بیش از پیش می تواند یک شبه تبدیل به یک ماکسیمالیست وحشتناک شود. از طرفی می تواند از فضای آزاد ذهن و محیط زندگی اش به ماکسیمالیست ترین حالت ممکن بهره ببرد و بازدهی خود را به بالاترین و درواقع غیرمینیمالیستی ترین وضعیت برساند. در این مقاله اختصاصی از تیم مینیمال شیم، می خواهیم به موضوعی بپردازیم که شاید هیچوقت به آن توجهی نشان داده نشده؛ تبدیل شدن به یک ماکسیمالیست خوب از طریق زندگی مینیمالیستی!
می دانیم که اولویت بندی در دستیابی به اهداف تاثیر بسزایی دارد. روانشناسان بسیاری به اهمیت اولویت بندی تاکید ورزیده اند و اثرات آن هم در زندگی بسیاری از افراد موفق دنیا دیده می شود.
مینیمالیسم از منظر دیگری به اولویت بندی اهداف می پردازد به طوری که قبل از هرچیز نیاز شما را بررسی می کند و در همین مرحله اول مسیر و مقصد نهایی شما را هم ترسیم می کند. مینیمالیسم ابتدا ارزش های شما را مشخص و دراولویت قرار می دهد و بعد از مرحله ارزش گذاری وارد مرحله دوم یعنی اولویت بندی خود ارزش ها می شود. در طی این مرحله بسیاری از ارزش های شما دوباره وارد پروسه بررسی و حذف می شوند. بررسی و حذف ارزش هایی که واقعا مورد نیاز و در حقیقت ارزش واقعی ما نیستند و بالواقع ارزشی هم برای ما تولید نمی کنند. این مرحله، مهم ترین مرحله اولویت بندی می باشد که در آن ما با اهداف واقعی زندگیمان مواجه می شویم و به اصطلاح تکلیفمان برای همیشه با خودمان و زندگیمان روشن می شود. 20 دلیل برای داشتن وسایل کمتر را اینجا بخوانید.
با مینیمالیسم واقعی، به ماکسیمالیسم کاربردی می رسیم!
انسان در طول تاریخ به دنبال رسیدن به موفقیت های بزرگ بوده است. چه به لحاظ معنوی و چه از جنبه های مادی. ما اهداف زیادی در زندگیمان می توانیم داشته باشیم ولی معمولا به همه آن اهداف نمی توانیم دست پیدا کنیم. دلیل این ناکامی و شکست چیست؟ در حالی که خیلی از روانشناسان بزرگ دنیا به یک سویه بودن و داشتن یک هدف واحد تاکید دارند و همواره توصیه به تمرکز بر یک هدف می کنند، آیا انسان می تواند روی چند هدف متمرکز شود و همه این اهداف را هم به ثمر برساند؟ جواب ما بله است! به نظر ما مینیمالیسم این امکان را در اختیار ما قرار می دهد. یک محیط و نیز ذهنی پاکسازی شده، مرتب و آماده برای حرکت در مسیر زیبای زندگیمان. زندگی شخصی سازی شده خودمان.
زمانی که ما محیط خانه یا افکارمان را از هرآنچه که اضافی است خالی می کنیم در حقیقت فضایی را باز می کنیم برای هرآنچه که تا به حال جایی برایش نداشته ایم. آنچیزی که مورد نیاز ما بوده اما اشیا یا افکار غیرضروری مانع ورود آن به زندگی ما بوده اند. برای مثال شما یک خانه با دو اتاق دارید، اشیای موجود در این خانه آنقدر زیاد است که شما فکر می کنید خانه تان کوچک است و به فکر خرید یا اجاره یک خانه بزرگتر می افتید در حالیکه به حذف کردن وسایلتان فکر نمی کنید. حالا می خواهید اسباب کشی کنید. در حین جمع کردن و بسته بندی وسایلتان با خیلی چیزها مواجه می شوید که سالها از وجودشان بی اطلاع بوده اید! از عکس ها و دفترچه های خاطرات تا کتاب ها و ابزار مختلف. این مواجهه چه چیزی را به شما می گوید؟
اسباب کشی کردن راه حل نیست بلکه پاکسازی خانه کاری است که باید انجام دهید.
این وسایل اضافه ای که سالها حتی از وجودشان بی اطلاع بوده اید قصد دارند به شما بگویند که اسباب کشی کردن راه حل نیست بلکه پاکسازی خانه کاری است که باید انجام دهید. خرید یا اجاره یک خانه بزرگتر که نیازمند پول بیشتر است. پول بیشتر که لازمه آن هم کار کردن و خستگی و فرسودگی بیشتر است. این پروسه همینطور تا ابد ادامه خواهد داشت تا زمانی که خودتان را میان انبوهی از مشکلات بی سر و ته در حال غرق شدن خواهید یافت: چک ها، قسط ها، وام ها، قرض ها، روابط، قراردادها و هزاران مشکل ریز و درشت دیگر!
حالا فرض کنید که یک مینیمالیست هستید و با چنین مسائلی هم دست و پنجه نرم نمی کنید. یک خانه معمولی با وسایل مورد نیاز دارید و ذهنتان درگیر هیچ چیز اضافی و غیرضروری هم نیست. آنقدر در ذهنتان فضای آزاد وجود دارد که می توانید با هر فکر بزرگی که دلتان خواست آن را پر کنید. چرا که ذهنتان پر از افکار ریز و هرز و به درد نخور نیست که فضا را برای افکار مهم و اصلی شما اشغال و مخدوش کند.
ماکسیمالیست های واقعی افرادی هستند با بازدهی بالا.
تیم مینیمال شیم معتقد است ماکسیمالیست های واقعی افرادی هستند با بازدهی بالا. به این معنا که آنها در موفقیت ماکسیمالیست هستند. آنها در مینیمالیست بودن و حذف چیزهای اضافه و مزاحم ماکسیمالیست هستند. ماکسیمالیست های واقعی افرادی جزئی نگرند. به همین علت در جزئیات بیشگرایانه عمل می کنند و اجازه نمی دهند هیچ چیز جزئی ای که روزی تبدیل به مانعی بزرگ خواهد شد به تدریج در مسیرشان تداخل ایجاد کند. به اندازه ای افکار و مسیر خود را می شناسند و به آن مسلط هستند که اهداف و نقشه هایشان به طور منظم و واضح مانند یک صفحه مانیتور مقابل چشمانشان قابل مشاهده و بررسی است. آنها همه اهدافی که دارند را با تمام وجود و به ماکسیمالیستی ترین شکل می خواهند. به شما اطمینان می دهیم که ماکسیمالیست های موفق هیچ وسیله ای غیر از آنچه که مورد نیازشان هست را در خانه ندارند و هرآنچه که دارند را دوست داشته و ارزش واقعی آن را می شناسند. آنها هیچ فکر و درگیری ذهنی اضافه ای در سرشان ندارند. همه افکار آنان برایشان ارزشمند است و این افکار به زندگیشان ارزش می افزاید.
حالا به مفهوم دیگری درباره مینیمالیسم دست پیدا کردیم.
حالا می توانیم بگوییم:
مینیمالیست ها و ماکسیمالیست های واقعی افرادی هستند با بازدهی بالا.
مقالات مینیمال شیم را دنبال کنید تا از هرآنچه که درباره مینیمالیسم لازم است بدانید، آگاه باشید.
همچنین می توانید ما را در شبکه های اجتماعی با نام مینیمال شیم بیابید.
نویسنده: تیم مینیمال شیم
مقالات دیگر:
5 روش محبوب پاکسازی در مینیمالیسم
چگونه مینیمالیسم احساس سرزندگی و رهایی را در شما ایجاد می کند؟